مجتبی نیک اقبال: وقتی چراغ راهنمایی رنگ قرمز به خود گرفتشد، پایم را آنقدر روی پدال ترمز فشار دادم تا اینکه بهسختی ماشینم متوقف شد؛ البته نصف ماشین روی، خطوط عابر پیاده را اشغال کرد بود و یکی از عابران چنان چپچپ به من و لاستیکهای ماشینم نگاه کرد که نهفقط من، بلکه لِنتهای ترمز ماشین هم از کرده خود پشیمان و از خجالت آب شدیم. نگاهی به آیینه عقب انداختم و دیدیم خودرویی شاسیبلند و سفید که در کشور دوست و برادر (کره جنوبی) تولیدشده با سرعت زیاد در حال نزدیک شدن است. به خودم گفتم یا خدا! این خودرو نمیتواند خودش را کنترل کند و چراغقرمز را حتماً رد میکند؛ اما در کمال ناباوری دقیقاً پشت خطوط ایستاد و من هم که چند ماهی از تعویض لنتهای ماشینم نمیگذرد، شدیداً به ترمزهای این خودرو حسادت کردم. همین اتفاق کوچک باعث شد به فکر عمیقی فرو بروم. ثانیهشمار چراغ راهنمایی بهکندی در حال شمارش معکوس بود و قبل از اینکه رنگ چراغ عوض شود به محصول لوکس کشور دوست و برادر خیره شدم و از خودم پرسیدم چطور شد مردم کشوری که زمانی آرزوی سوارشدن بر پیکانهای ما را داشتند حالا خودروهای خوش آب و رنگی را میسازند که ما آرزوی نشستن پشت فرمان آن را داریم. در همین حین یادم آمد لگنی را که سوار شدهام زمانی همین کشور دوست و برادر سازندهاش بوده و خط تولیدش را به ما انداخته است! چند روز پیش در خبرها دیدم مدیرعامل کارخانه همین خودرویی را که سوار بر آن هستم گفته بود علت ادامه تولید ارابه مرگ، استقبال گسترده مردم است! قطعاً به حتم در کره هم استقبال از این خودرو -البته از نوع باکیفیتشبا کیفیتش- زیاد بوده اما آیا بازهم به تولید آن ادامه دادند؟! نگاهی به ثانیهشمار چراغ انداختم و ازآنجاییکه چند ثانیه فرصت داشتم بازهم در قالب مونولوگ به انتقاد از اوضاع خودروهای ملی ادامه دادم. یاد کمپین تحریم خودرو افتادم؛ یادش بخیر هدف این کمپینِ مردمی اعتراض به کیفیت پایین و قیمتهای غیرمعقولانه خودروهای داخلی بود؛ اما چون بههیچوجه حق با مردم نبود، به «ضدانقلاب!»چه چیزها که متهم نشدند.! اصلاً چه معنی دارد خودروهای نازنینِ ملی در انبارهای جاده مخصوص خاک بخورند؟! بگذریم، وقتی مظلومیت دو خودروساز بزرگ ثابت شد دولت محترم با تخصیص سخاوتمندانه تسهیلات، چنان رونق را به بازار خودروسازان مظلوم و غریب بازگرداند که سران همان کمپین تحریم، فلاسک چای و قندان را با خود بهصفبه صف خرید بردند و شام و صبحانه را در همان صف طویل صرف کردند. در همین فکرها بودم که سرم را برگرداندم بالا آوردم و دیدم چراغ سبز شده و خودروی لاکچری کشور دوست گازش را گرفته و رفته است اما خودروی من هنوز متوقف مانده؛ البته این خودرو خیلی وقت است که متوقفشده ولی خودمان این موضوع را قبول نداریم. من هم به فاصله بسیار زیادی از خودرو کشور دوست و برادر شروع به حرکت کردم.
منبع: روزنامه اصفهان امروز