از دیدگاه من، توسعه یعنی:
«رشد کمی و کیفی تولید مبتنی بر ایده و خلاقیت، افزایش صادرات و ارتقای فرهنگ جامعه»
همچنین پایبند بودن حکومت، دولت و مردم به موارد زیر، از نکات بسیار مهم یک کشور مترقی و توسعه یافته است.
۱- آموزش و آگاهی
۲- امنیت
۳- بهداشت
۴- حفظ محیط زیست
۵- رعایت قوانین
۶- بهروه وری
۷- آزادی های مدنی
۸- رعایت حقوق انسان ها
سرانجام سریال «کشکی شهرزاد» به پایان رسید؛ البته این به معنای پایان سوء استفاده از نادانی مخاطبان این سریال نیست؛ چراکه در قسمت آخر آن، عبارت «پایان فصل اول» درج شده بود!
پ.ن: گویا سریال های بی محتوا، همراه با تم عشق و البته بازاری همچنان ادامه دارند.
هنرمندان مبدا آفرینش در جهان مادی هستند. هنگامی که آنان ایده ای را در ذهن شکل می دهند و در صدد خلق و ملموس کردن آن ایده بر می آیند، در واقع ارتباطی فرازمینی بین روح، جسم و جامدات برقرار می کنند. این ارتباط، ابزاریست برای خلق ایده ها که در نهایت منجر به ایجاد هنرهایی غنی و اصیل می شود. اگر تاریخ را ورق بزنیم، می بینیم که هنرمندان در سطر به سطر آن نقشی پر رنگ دارند. به تعبیر دیگر می توان گفت هنرمندان نه تنها تاریخ ساز هستند که خود تاریخ اند. اگرچه امروزه، شاخص های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و... را ملاکی برای میزان توسعه یافتگی کشورها می دانند، بی گمان هنرمندان هر کشور، بعد دیگری از توسعه را رقم می زنند که به راحتی نمی توان از آن گذشت. در واقع اگر جایگاه و شانِ فرهنگی-معنوی کشورها را جنبه ای از توسعه یافتگی آن ها بدانیم، بخش بزرگی از این شان فرهنگی-معنوی را هنرمندان به وجو می آورند؛ ایتالیا، یونان، فرانسه و انگلستان نمونه بارز این موضوع هستند که با تربیت هنرمندانی چون «میکل آنژ، سوفوکل، پی یر بومارشه و ویلیام شکسپیر» توانسته وجهه دیگری از کشور خود نشان دهند. از این گذشته، در دنیایی که تکنولوژی های جدید بر هویت های اصیل هر جامعه ای می تازد، بهترین ابزار برای حفظ هویت ها، اصالت ها و فرهنگ ها تقویت هنر است؛ البته لازمه تقویت هنر، ارتقا جایگاه هنرمندان است که با روش های گوناگون می توان به این مهم دست یافت. از آن جا که کشور ما دارای تمدنی چند هزار ساله است و این تمدن و فرهنگ همچنان برای بسیاری از مردم دنیا ناشناخته مانده است، چاره ای نداریم جز این که هنرمندان و هنرشان این وظیفه خطیر را بر عهده گیرند و معرف فرهنگ غنی ایرانی باشند. از این جهت یکی از مهم ترین ماموریت های جامعه، تکریم هنر و هنرمندان است.
داستان دنباله دار جنایات استرالیا علیه پناهجویان «به ویژه پناهجویان ایرانی» واقعا شنیدن دارد؛ پناهجویانی که در اعتراض به شرایط وخیم و غیر انسانی در کمپ «پاپوا گینه نو» و سایر جهنم های ساخته شده توسط دولت استرالیا، لبشان را می دوزند، تیغ می بلعند، مایع ظرفشویی می نوشند، رگشان را می زنند و...
پ.ن: فاجعه ادامه دارد...
دولت روحانی جز توافق هسته ای و مهار تورم، هیچ دستاور مهم دیگری نداشته است؛ اما باز هم باید به او و کابینه اش فرصت داد. ضمن این که اقدام و عمل، مهم ترین وظیفه دولت است که حسن روحانی تا کنون به آن توجهی نکرده. رهبر معظم انقلاب نیز اخیرا از زحمات دولت قدردانی کردند؛ اما در عین حال تاکید داشتند که دولت تنها روی کاغذ دستاوردهایی داشته است و باید اقدام و عمل را چاشنی کار خود قرار دهد.
بازهم یک طرح غیر کارشناسی دیگر از سوی پلیس؛ اخیرا رئیس پلیس تهران از «ساماندهی بیش از ۷ هزار مامور نامحسوس برای تامین امنیت اخلاقی در پایتخت خبر داده است.» اجرای این طرح در حالی است که این روزها شهروندان به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی نیاز به حس اعتماد، اطمینان و امنیت بیشتری دارند؛ اما مسئولان محترم بدون توجه به این موضوع، به رابطه دو سویه دولت و ملت خنجری محکم فرو می برند. بی گمان همه می دانند دورانی که شهروندان را می شد با ابزارهای کنترلی هدایت کرد گذشته است؛ لذا مسئولان باید از فاز کنترل و مچ گیری خارج شوند و نهال رابطه دولت و حکومت را آبیاری کنند، نه این که با اجرای چنین طرحی مردم را از خود دور سازند. لازم به گفتن است کارشناسان امر، اجرای گشت نامحسوس را مغایر با ارزش های اسلامی جامعه می دانند و بر این باورند که برای هدایت مردم باید از طریق فرهنگ سازی اقدام کرد.