روزنامه نگار
روزنامه نگار

روزنامه نگار

نوروز 95 خجسته باد

بهتر است کسانی که صلاحیت نظر دادن درباره عید نوروز را ندارند، به هیچ عنوان نظر ندهند. بی گمان اگر این افراد نظر ندهند کسی نمی گوید لال هستند. (مخاطب خاص دارد)

«نوروز باستانی بر همه فارسی زبانان خجسته باد.» امیدوارم سال 1395 خورشیدی، سرشار از سلامتی، برکت، شادی و موفقیت برای همه انسان ها باشد. به امید روزهای بهتر...خدانگهدار سال 1394


شهروندان خبرنگار نیستند

عبارت «شهروند خبرنگار» را بسیار شنیده ایم؛ بر اساس این عبارت، شهروندان عادی گزارش کننده رویدادهای جاری شهر و حوادث هستند و به وسیله تماس با رسانه های جمعی یا به وسیله شبکه های اجتماعی، اخبار را به گوش دیگران می رسانند. تا اینجا همه موارد درست است. اما اگر دنیای خبرنگاری را دارای سه رکن اصول فنی، اصول اخلاقی و تعهدات اجتماعی بدانیم باید گفت که این دنیای بزرگ دارای چارچوب های ویژه ای است که همه خبرنگاران بر آن اجماع دارند و ملزم به رعایت این سه رکن هستند. حال این که شهروند خبرنگاران -که به عقیده من عبارت کاملا اشتباه و نابجایی است- خارج از این سه رکن و چارچوب های حرفه ای خبرنگاری عمل می کنند؛ البته این موضوع کاملا طبیعی است و شهروندان عادی نباید هم پایبند به چارچوب های حرفه ای خبرنگاری پایبند باشند؛ چراکه خبرنگاری حرفه ای و روایت رویدادها از سوی شهروندان دو فضای کاملا جداگانه است که هر کدام اقتضائات ویژه خود را دارد. با توجه به موارد فوق و این که هر شهروند عادی بر اساس روحیات و احساسات خود رویدادها و اخبار جاری را پوشش می دهد، بهتر است به جای عبارت شهروند خبرنگار از عبارت «شهروند راوی» استفاده کرد.

روابط عمومی یا واحد تدارکات؟!

با وجود این که سال هاست رشته روابط عمومی در دانشگاه ها تدریس می شود، کماکان مسئولان این حوزه، «عموما» حرفه ای و تخصصی عمل نمی کنند. متاسفانه در ایران تعریف روشن و صحیحی از کارکردهای روابط عمومی نشده است و به همین دلیل فعالان این حوزه باعث سردرگمی سازمان یا مجموعه خود می شوند. در واقع امروزه   واحدهای روابط عمومی تبدیل به واحدهای تدارکات شده اند و تنها وظیفه خود را برگزاری جشن، نشست های نامنظم خبری و مراسم می دانند؛ ضمن این که مدیران روابط عمومی ها تبدیل به مدیران تدارکات شده اند و به جای  اعتمادسازی و اعتبارسازی  برای سازمان خود، زمینه های افول  آن را مهیا می کنند. یکی دیگر از آفت هایی که سال هاست به جان واحدهای روابط عمومی افتاده، گارد بسته آن ها در مقابل رسانه ها و خبرنگاران است. بی تردید نبود تعامل و پاسخگو نبودن مدیران و کارشناسان روابط عمومی ها به خبرنگاران و رسانه در بلندمدت به ضرر خود سازمان ها و البته مردم  تمام خواهد شد.


غیبت عشق

از سر سه شنبه های موج و کف
هر پناهنده یه قایق می خره
ساحل از شکسته های ما پره
تا بخواهی صدفای بی سره
غیبت عشقه که مارو می کشه
سیل بی رحمه، بهارو می کشه
عصر چارشنبه هنوز
میگه یک بیرق بدوز
بی شناسنامه بسوز
آدم روز به روز

بی شناسنامه

از سر سه شنبه های موج و کف
هر پناهنده یه قایق می خره
ساحل از شکسته های ما پره
تا بخواهی صدفای بی سره
غیبت عشقه که مارو می کشه
سیل بی رحمه، بهارو می کشه
عصر چارشنبه هنوز
میگه یک بیرق بدوز
بی شناسنامه بسوز
آدم روز به روز

سوهان اعصاب

یکی از آرزوهایی که دارم و تا الان محقق نشده این هست که وقتی رئال مادرید بازی داره، صدای «سرهنگ علیفر» رو نشنوم. 

شکرستان!

چه می شود گفت به مسئولان اقتصاد کشوری که در یک دهه اخیر «6 میلیارد دلار!» واردات شکر داشته اند؟