روزنامه نگار
روزنامه نگار

روزنامه نگار

جشنواره مطبوعات شروع می شود

جشنواره مطبوعات اصفهان تا چند هفته دیگه ((به گفته مدیرکل ارشاد اصفهان شاید مرداد ماه همزمان با روز خبرنگار)) شروع میشه و من مشتاقانه منتظر اون روز هستم. پارسال وقتی جشنواره و نمایشگاه مطبوعات برقرار بود من فقط شاهد و ناظر ماجرا بودم اما امسال با ارسال آثار ژورنالیستی خودم قصد داردم در این دوره شرکت کنم. مطمعن هستم که حداقل یک جایزه رو میبرم. چون آثار خوبی در زمینه گزارش های اجتماعی، مصاحبه، خبر و تیتر دارم که توانایی رقابت با حتی اساتید روزنامه نگاری رو داره. برای شروع این جشنواره خیلی هیجان زده هستم امیدوارم همه چیز باب میل من پیش بره. همین الان که دارم این کلمات رو می نویسم آدرنالینن خونم بالا رفته و سرعت تایپم زیاد شده. 


پیش به سوی دهمین دوره جشنواره و نمایشگاه مطبوعات اصفهان...

کمی گیجم...

این روزا کارهای روزنامه نگاری حجمش زیاد شده و نشست های خبری زیادی میرم. در حال حاضر کارهای جام جم و ماهنامه تجارت برتر بسیار زیاد هست و وقت سر خاروندن هم ندارم. از اینکه زمان زیادی برای بعضی ها ندارم، گمان بد می برند که من مغرور شدم اما نه! من همون مجتبای سابقم؛ فقط روزنامه نگار شدم.  

چند وقتی هست که از بعضی جهات آرامش دارم؛ به اون آرامشی که قبلا میخواستم رسیدم اما مشکلات قدیمی هنوز پابرجاست. زمانی تحت فشار شدید روحی روانی بودم و مشکلات مالی زیادی داشتم اما خدارو شکر الان اوضاع خیلی بهتر شده، امیدوارم زندگی روی خوش خودش رو به من نشون بده تا منم کمی بخندم. هههههه خخخخخخخ

نحسی سیزده و دنیا بدر...

امروز، سیزدهم فروردین 1394 هست؛ روزی که ایرانیان به دل طبیعت می روند و به قولی نحسی این روز را بدر می کنند. البته من چند سالی است که به همراه خانواده به سیزده بدر نمی روم. نمی دانم چرا! اما انگار عادت کرده ام. ولی به اعضای خانواده قول دادم که سال آینده اگر عمری بود با آنها نحسی زندگی ام را به در کنم. امیدوارم که نحسی ایران و در گستره ای بزرگتر، دنیا نیز بدر شود تا آینده ای پر از صلح، ثروت، آسایش، آرامش و پیشرفت مادی و معنوی داشته باشیم. به امید آنکه سال 1394 آنطور که مردم می خواهند باشد.

ترکیه در پی تغییر ذهنیت انسانها

چند سالی است که ((سریال های ترکیه ای)) در بین ایرانیان -به ویژه دخترها و زنان- طرفداران زیادی پیدا کرده؛ شبکه های «جم» «فارسی۱» و چند شبکه دیگر، این سریال ها را گلچین و پخش می کنند و از این جهت بیننده های زیادی نیز پیدا کرده اند. اما چه چیزی باعث جلب مخاطب به این نوع سریال ها می شود؟ جامعه شناسان بر این باورند که جذابیت هایی که در نوع لباس پوشیدن بازیگران زن‌‌‌‌‌‌ این سریال ها دیده میشود برای دختران ایرانی بسیار جالب است و از طرف دیگر نوع دکور خانه ها، ماشین های مدل بالا و زرق و برق مصنوعی ای که در این سریال ها استفاده میشود، جبران کننده عقده ها و خود کم بینی های روانی ایرانیان است.

بخش دیگر سریال های ترکی محتوای گفتاری و نوع گفتار یا لحن بازیگران آن است.  از نظر محتوای گفتاری، در این سریال ها همواره بحث بر سر عشق های دروغین، خیانت، سکس، حاملگی، تجاوز و کشتن است. این عناصر با چاشنی هایی که در بالا ذکر شد به خورد بیننده ها داده می شود و بیننده های ایرانی نیز با دیدن یک سریال سیصد قسمتی ترکیه ای، آنچان مقهور و مبهوت می شوند که ناخودآگاه روحیات، رفتار، ارتباطات و دیدگاه شان نسبت به زندگی به کل تغییر می یابد. 

البته از آنجا که کشور ترکیه عمده درآمد خود را از طریق صنعت توریسم و جذب سرمایه تامین می کند؛  در خلال پخش این سریال ها تبلیغاتی مبنی بر فروش خانه در ترکیه و یا جذب سرمایه می کنند. به عبارت دیگر آنها با ساخت سریال هایی که کشور ترکیه، مردمان و حکومت ترکیه را ایده آل نشان می دهد، ذهن ((مخاطب عام و مخاطب خاص)) را برای جلب آنان آماده می کنند. زرق و برق و جلوه های سکسی  این سریال ها مخاطب عام را می فریبد و او برای چند روزی ((خوش گذرانی)) به ترکیه می رود و پول هایش را در آنجا خرج می کند و به نوعی صنعت توریسم ترکیه را رونق می دهد و ارز آوری می کند. مخاطب خاص -که سرمایه دار است- نیز با دیدن این سریال ها، ترکیه را کشوری مدرن و دارای پتانسیل فراوان و رو به پیشرفت و آزاد می پندارد و به همان تبلیغاتی که در خلال این سریال ها پخش می شود اعتنا می کند و او نیز باعث رونق صنعت توریسم و بخش سرمایه گذاری در ترکیه می شود.


پی نوشت: نزدیک به یک‌ ماه پیش در یکی از سمینارهای ((برند شهری)) دکتر نعمت الله فاضلی ((جامعه شناس، مردم شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی)) شرکت کردم. فاضلی تاکید زیادی بر «ذهنیت» انسانها نسبت به شهر داشت. او می گفت امروزه این ذهنیت ها یا minde scape هست که یک شهر را به جایگاه رفیع می رساند. به عبارت دیگر مدیران شهرها سعی می کنند با تغییر ذهنیت دیگر انسانها برای شهر خود آبرو، ارزش و کلاس بخرند. «به نظر ترکیه نیز در پی همین کار است».


خدانگهدار سال نود و سه...

شاید این آخرین نوشته ی من در سال هزار و سیصد و نود وسه باشه، سالی که پر از هیاهو و تنش بود البته نه به انداز سال های اخیر. از یه سری آدم ها باید متنفر بود و دوری کرد تا سال نود وچهار که سال منه.

خدانگهدار سال نود و سه...

چهارشنبه سوری‌همیشه پابرجاست

امشب، شب چهارشنبه سوری بود. خوشحالم که هنوز این آداب و رسوم در ایران برقرار هست. و خوشحالم که هیچ کسی نمیتونه این آیین زیبا و کهن رو از بین ببره! امشب در اصفهان نیز مرم این آیین کهن رو با روشن کردن آتش و پریدن از روی اون، منفجر کردن ترقه و روشن کردن فشفشه گرامی داشتند. 

کسانی که میخواهند فرهنگ زیبای ایرانی رو نابود کنند بدانند که تلاشی بیهوده می کنند؛ تاریخ ثابت کرده که فرهنگ ایرانی بسیار قوی و محکم هست و بیدی نیست که با این بادها بلرزه.

"جعفری" خبرنگار پیشکسوت اصفهانی

یکی از خبرنگاران بسیار محترم و با سابقه اصفهان، آقای جعفری هستند. ایشون فکر کنم با ۷۴ سال سنی که دارند، حدود ۵۰ سال یعنی نیم قرن در حرفه خبرنگای مشغول به کار هستند و قلم می زنند. من برای ایشون ارادت و احترام خاصی قائل هستم. امروز بعد از اینکه از هلال احمر برگشتیم -من بنابر احترامی که براشون قائلم- بهشون گفتم شما سرور و استاد من هستید ایشون هم منو در آغوش گرفت و پیشونی منو بوسید و گفت "خدا حفظت کنه". من هم در اینجا میگم خدا ایشون رو حفظ کنه. آقای عبدالحسین جعفری بزرگ...