مناسبات اقتصادی و هرگونه کنش و واکنش افراد در این عرصه، بر اساس رفتار عُقلایی شکل میگیرد و این رفتار عقلایی نیز ریشه در کسب حداکثر سود دارد. رفتار فعالان اقتصادی را هم در طی چند ماه گذشته که ارزش ریال با افت بیسابقهای روبرو شده و قیمت کالاها و خدمات به شدت افزایش یافته، نمیتوان خارج از این منطق اقتصادی تحلیل و بررسی کرد. عده زیادی از واردکنندگان و اهالی بازار، به دلیل افزایش لحظهای قیمتها، تمایلی به فروش کالاهای خود ندارند و ترجیح میدهند آن را در انبار نگه دارند تا در فرصت مناسب با سود بیشتری عرضه کنند. برای این رفتار اقتصادی واژه «احتکار» را به کار میبرند؛ اما برای مواجهشدن با این پدیده، باید کمی عمیقتر به موضوع نگاه کرد.
آنچه در خبرهای آمده، نشان میدهد کلانشهرهایی مانند تهران، مشهد و اصفهان بیشترین کالاهای احتکار شده را به خود اختصاص دادهاند. 1500 تن برنج و 300 تن عدس به ارزش 14.5 میلیارد تومان، چند انبار کالا به ارزش 6 میلیارد تومان، انبارهای آهن، شکر و لوازمخانگی به ارزش 11 میلیارد تومان، 30 میلیارد تومان لوازمیدکی خودرو، 5 انبار کالا در حاشیه شهر و 196 هزار تن میلگرد به ارزش 70 میلیارد تومان فقط بخشی کشفیات پلیس و اداره کل تعزیرات استان اصفهان در دو ماه گذشته بوده است. احتکار این کالاها در حالی است که بخشی از اقلام مورد نیاز مردم در بازارهای اصفهان کم یاب یا نایاب شده و نظام و عرضه و تقاضا تعادل خود را از دست داده است.
فارغ از اینکه عدم عرضه کالا به منظور کسب سود بیشتر در آینده، رفتاری منطقی است که نمیتوان آن را در دستگاه اخلاقی ارزیابی کرد، این مسئله ریشه در عوامل دیگری هم دارد که نمیتوان به راحتی از آن عبور کرد. اگرچه دشوار است بتوان دلیل یا دلایل متقن و مطلقی را برای چرایی احتکار گسترده کالا در شهرهای بزرگی مانند اصفهان ارائه داد، حداقل ریشههای این پدیده اقتصادی را باید در فرهنگ حاکم بر بازارهای اصفهان و ذهنیت فعالان این بازارها از معادلات اقتصادی حاکم بر شهر اصفهان جستوجو کرد.
حدود نیمی از جمعیت استان اصفهان را طبقات شهرنشین تشکیل میدهند که بخش گستردهای از آنها از قدرت خرید بالایی برخوردارند. تجربه نشان میدهد این طبقات اجتماعی که اصطلاحاً دستشان به دهانشان میرسد، انعطاف بیشتری در برابر قیمتها دارند؛ بهبیاندیگر بخش بزرگی از طبقات شهرنشین اصفهان توان تحمل تورمهای بالا را دارند و کمتر به گرانیها معترض میشوند؛ بنابراین، خیلی کم پیش آمده اصفهانیها در اعتراض به گرانی به خیابانها بریزند و فریاد دادخواهی سر دهند. میتوان گفت ذهنیت فعالان اقتصادیِ بازارهای اصفهان نیز بر اساس همین معادلاتِ مبتنی واقعیتهای اجتماعی شکل گرفته است.
شرح متفاوت مسئله آن است که اگر احتکار کالا در شهرهای بزرگی مانند اصفهان برای مثال بسیار بیشتر از ایلام، قزوین، تبریز و... به چشم میخورد، یک دلیل عمده آن، فهم و درک بازاریان از شرایط اقتصادی طبقهای است که بدون هیچگونه پرسشی مثلاً برای خرید پوشک بچه حاضر میشود حتی دو تا سه برابر قیمت واقعی آن هزینه بپردازد. هرچند نمیتوان با بیانصافی مدعی شد همه عرضهکنندگان و اصناف رو به احتکار کالا آوردهاند؛ ولی ضعف در نظارتها و نبود سازوکارهای دقیق برای کنترل اصناف، بسیاری از فعالان اقتصادی را به این فکر انداخته است که چگونه میتوانند در این هرجومرج اقتصادی منافع خود را به حداکثر میزان ممکن برسانند.
ما نمیتوانیم رفتاری را که در پی تحقق بیشترین سود و بهره ممکن است، به دستگاه اخلاقی و وجدانی خود ببریم و آن را نکوهش کنیم؛ چراکه از نگاه عقلایی اساساً اقتصاد عرصه سود و زیانهاست، نه اخلاق و وجدان؛ بنابراین، امکان دارد حتی با وجدانترین و با اخلاقترین انسانها نیز در زمان و مکان مناسب، چنین رفتاری را از خود بروز دهند و همه را شگفتزده کنند. ازاینرو ریشه مشکلات اقتصادی از جمله احتکار کالا را باید در جای دیگری جستوجو کرد؛ جایی که میشد با سیاستهای صحیح پولی از اختلال در نظام عرضه و تقاضا و سقوط ارزش ریال جلوگیری کرد و مانع به وجود آمدن بیش از یک تریلیون و 600 هزار میلیارد تومان نقدینگی شد.
منبع: خبرگزاری برنا