«مجتبی نیک اقبال»
این روزها در حوزه اقتصاد، واژه «بهرهوری» را بیش از هر زمان دیگری میشنویم. واژهای که اغلب فعالان اقتصادی ایران با آن غریبه هستند. البته این غریبگی سابقه طولانی دارد؛ شاید از حدود 50 سال گذشته به این سو، فعالیتهای صنعتی، معدنی و بهویژه کشاورزی هیچگاه با بهرهوری همراه نبوده است. عدم بهرهوری در ایران -با همه منابع طبیعی و غیرطبیعی موجود- دلایل بسیاری دارد؛ از نبود دانش لازم بگیرید تا تحریم، وجود تجهیزات کهنه و ارزان بودن منابع و اسراف آن. البته در این بین، فرسودگی تجهیزات و ماشین های صنعتی، دلیل عمده بهره وری پائین محسوب می شود. سوال مهم این است که اگر دلیل بهرهوری پائین در ایران، فرسودگی تجهیزات تولید است پس چرا ارادهای برای نوسازی آن وجود نداشته و ندارد؟ شاید در وهله نخست پاسخ دهید که ایران با تحریمهای اقتصادی رروبرو بوده و تحقق این امر امکان نداشته است؛ اما باید گفت پیش از تحریمها نیز دولتها هیچگاه آنطور که باید توجهی به نوسازی صنایع، معادن و کشاورزی نداشتهاند و همین موضوع باعث شده تا بهتدریج قدرت رقابتپذیری تولیدکنندگان و صنعتگران ایرانی در بازارهای داخلی و خارجی کاهش یابد. شاید بیتوجهی به نوسازی صنایع در ایران، ریشه در فرهنگ و دیدگاه ایرانیان داشته باشد؛ بهعبارتدیگر این نگاه در اغلب ما وجود دارد که از هر وسیلهای بدون توجه به عمر مفیدش، تا آنجا که امکان داشته باشد استفاده میکنیم و هیچ توجهی به هزینهها و مضراتی که ایجاد میکند، نداریم؛ جالب است اسم این کار را بهرهوری میگذاریم. امروزه از صنعتگری که در استان اصفهان فعالیت اقتصادی دارد و با استفاده از دستگاهی که 20 یا 30 سال پیش ساخته شده است، به تولید ادامه میدهد، چطور میتوان انتظار داشت بهرهوری را در دستور کارش قرار دهد و محصولات خود را با قیمت رقابتی صادر کند؟ حال اینکه همان دستگاه آنقدر فرسوده است که نهتنها نمیتواند محصول با کیفیت تولید کند، بلکه اتلاف انرژی آن در حد فاجعه است. شاید هزینههای گزاف انرژی و قطعی برق، آب و گاز کارخانهها و تولیدیها چندان بیربط به این موضوع نباشد. با همه این مشکلات، دولت هدفگذاری بلند پروازانه ای در زمینه رشد اقتصادی و افزایش صادرات داشته است؛ باید متذکر شد با تجهیزات فرسوده صنایع، معادن و کشاورزی که هماکنون باید بازیافت شوند، رشد اقتصادی 8 درصد که مد نظر دولت است کاملا غیرممکن یا حداقل قابل تامل! است. تردیدی نیست که بخش عمدهای از رشد اقتصادی کشور وابسته به افزایش صادرات است؛ در این زمینه نیز باید تاکید کرد که با بهرهوری پائین و هزینه بالای تولید (که بخش مهمی از آن به دلیل نبود فناوری روز در کشور است) هدفگذاری دولت برای رسیدن به صادرات 50 میلیارد دلاری در سال جاری نیز خواب شیرینی است که بهزودی پایان مییابد. از سوی دیگر باید این نکته مهم را در نظر داشت که واحدهای صنعتی به دلیل رکود اقتصادی، قدرت مالی چندانی ندارند و در توانایی آنها نیست که ماشینها و دستگاههای فرسوده را کنار بگذارند و تجهیزات خود را نوسازی کنند. ازاینرو نقش دولت و بهویژه «سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» در این زمینه بسیار پررنگ است. یکی از مهمترین اقداماتی که دولت میتواند در زمینه نوسازی صنایع داشته باشد، پرداخت «یارانه نوسازی صنایع» است؛ البته سالهاست که دولت این یارانه را پرداخت نمیکند. همچنین ارائه وام ارزانقیمت به صنایع کوچک و متوسط (منحصرا برای نوسازی تجهیزات) راهکار دیگری برای بخشیدن جان تازه به جسم خسته صنعت کشور است. همچنین در بخش معدن نیز که امروزه تشنه تجهیزات مدرن است، باید تصمیمهای جدی گرفته شود؛ چراکه وجود 57 میلیارد تن ظرفیت در این بخش میتواند تکیهگاه مناسبِ دولت برای رسیدن به رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال باشد. بااینحال جای بسی تاسف است که پس از اجرای پنج برنامه توسعه هنوز نسبت به کشورهای حوزه خلیجفارس از صنایع فرسودهای برخورداریم که نهتنها منابع انرژی کشور را هدر میدهند، بلکه با تولیدات بیکیفیت و غیررقابتی، که حاصل دستگاههای کهنه و بیجان است، روزبهروز حضور ایران را در بازارهای بینالمللی کمرنگتر میکند. در پایان باید باز هم گفت که بخش بزرگی از ایجاد بهرهوری در گرو نوسازی تجهیزاتی هستند که سالها پیش باید بازنشسته میشدند. البته از این مهم نگذریم که نوسازی هر چیزی به دیدگاه نو نیاز دارد.
منبع: روزنامه اصفهان امروز