25 ساله شدم؛ امروز بیست و یکم مرداد 1395 بود. روزی که بر خلاف سال های قبل کسانی بودند که این روز را به من شادباش گفتند. چه خوب است دوستان و همکارانی در کنارت داشته باشی تا سالگرد تولدت را تبریک بگویند. امروز به یاد سال های گذشته که تنهایِ تنهایِ تنها بودم افتادم، غمگین بودم؛ اما غمم شادی به همراه داشت. زندگی یعنی همین؛ زندگی یعنی بافت رشته های پیچ در پیچ روابط انسانی.چه زیباست این بافتنی.
تبریک
ممنونم فاطمه جاااااان